بررسی و نقد نظریه مداخله حداکثری دولت در حقوق خانواده

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 21

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JAML-8-17_018

تاریخ نمایه سازی: 29 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

خانواده کهن ترین نهاد اجتماعی در بین بشر است که به عنوان کوچک ترین واحد هر جامعه به حساب می آید، این واحد اعتباری در بین جوامع بشری دارای حقوقی می باشد که لازم است مراعات شوند؛ اما دولت به عنوان بزرگ ترین واحد جامعه، برای مراعات حقوق خانواده دخالت هایی را در امور خانواده انجام می دهد که حقوق دانان و جامعه شناسان در این زمینه دیدگاه هایی را مطرح کرده اند که این نوشتار به شیوه توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مبانی دیدگاه دخالت حداکثری دولت در خانواده از منظر فقه و حقوق کدام اند؟ بر این اساس، برآیند این تحقیق حاکی از آن است که به کمک قاعده ولایت حاکم بر ممتنع مبانی فقهی آن ها تبیین شده و اینکه قاعده در حقوق خانواده سه کارکرد دارد: امتناع زوج از پرداخت نفقه، دوری از زوجه و اذیت و آزار زوجه و مبانی حقوقی آن ها شامل حفظ منافع و امنیت ملی کشور، بی اهمیتی حقوق و آزادی های فردی و... می شود، از نظر مکاتب و طرفداران دموکراسی و هم چنین مخالفان جهانی شدن دولت رفاه، به این دیدگاه و دولت رفاه، اشکالات و نقدهای اساسی را وارد کرده اند و اینکه این نظریه تبعاتی از جمله شکل گیری موج دوم فمینیست و ... را به دنبال دارد.

نویسندگان

سعید خدادادی

دانش آموخته سطح ۴ حوزه علمیه قم/ استادیار دانشگاه لرستان/

فاطمه فرامرزی

سطح چهار رشته فقه خانواده (حوزه امام حسن مجتبی تهران)

سعید محمدپور

دکتری الهیات و معارف اسلامی ، دانشگاه تهران، تهران، ایران

جمال فلاح تفتی

دانشجوی دکتری ، گروه فرق تشیع، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران