مقایسه سلف پرتره در پرتره نگاری معاصر از منظر سینیتا فریلند و شیرر وست

سلف پرتره اصولا یک پدیده غربی و بازتاب دهنده ویژگی های شخصی است ؛ به طوری که در بسیاری از دیگر فرهنگ ها این یک خصوصیت نامتعارف بوده است . با جهانی شدن فرهنگ غربی ، سلف پرتره دیگر محدود به دنیای غرب نمی شود و با گسترش جغرافیایی ، این فرهنگ نیز دچار تغییرات در زمینه های متفاوت شده است ؛ به گونه ای که امروزه پرترهها در رسانه های گوناگونی ایجاد می شوند و اهداف متفاوتی دارند. این پژوهش به روش توصیفی ، تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهده آثار به سرانجام رسیده است . این مقاله به مقایسه سلف پرتره در پرترهنگاری معاصر از دیدگاه دو هنرمند برجسته ، سینیتا فریلند و شیرر وست می پردازد. سینیتا فریلند، با تاکید بر جزئیات زندگی روزمره و ارتباطات انسانی ، سلف پرتره را به عنوان یک زمینه برای بررسی و نمایش عمق روابط انسانی معرفی می کند. در عکس های او، انسان به عنوان یک وجود پیچیده و پویا به تصویر کشیده می شود. از سوی دیگر، شیرر وست با تمرکز بر شخصیت و اعتبارات فردی ، سلف پرتره را به عنوان یک روش برای اکتشاف هویت فردی و تاکید بر خودنمایی فرد مطرح می کند. آثار وی از زاویه های مختلف و روشهای متنوعی به بررسی خودنمایی و تفاوتهای فردی می پردازند. سینیتا فریلند به طور عمده بر روی ارتباطات انسانی و زندگی روزمره تاکید می کند؛ در حالی که شیرر وست بیشتر به خودنمایی فردی و شخصیت تمرکز دارد. فریلند به عنوان یک نقاش موضوعات اجتماعی و انسانی متنوع را مورد بررسی قرار می دهد؛ در حالی که وست به طور عمده بر روی هویت و شخصیت فردی متمرکز است . هر یک از هنرمندان از تکنیک ها و سبک های خاصی برای انتقال ایدهها و احساسات خود استفاده می کنند که این تفاوتها نشانگر دیدگاهها و نگرشهای متفاوت آنها به هنر و زندگی هستند.

کلیدواژه ها:

پرتره نگاری ، سلف پرتره ، شیرر وست ، سینیتا فریلند.